- پیشی نمودن
- استعجال، تعجیل
معنی پیشی نمودن - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
تطهیر تنظیف
آشکار کردن، ممیز ساختن مشخص کردن: نور حق را نیست ضدی در وجود تا بضد او توان پیدا نمود. (مثنوی)
رو برگردانیدن
تکیه دادن به چیزی، برگشتن، رو گردانیدن، پشت به میدان جنگ کردن و گریختن از پیش دشمن، پشت کردن